رشد شتابان و نابرابر شهرنشينی در دهههای اخير مسائل و مشكلات پيچيدهای را در شهرها، بهخصوص در شهرهای ايران پديد آورده است. جدايیگزينیِ فضايی (Segregation Spatial) يكی از اين مسائل بوده كه در بين كارشناسان و متخصصان علوم اجتماعي به طرد اجتماعی معروف است. جدايیگزينی در پیِ تفاوتهايی اقتصادی، اجتماعی، كالبدی و ... گروهی از مردم شكل گرفته و نمودِ آن در فضا و مكان به صورت جدايیگزينیِ فضايی تعريف میشود. اين موضوع ابعاد متنوعی داشته و عواملی چند از جمله عوامل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و ... بر آن موثر است. در تعريفی ديگر جدايیگزينی فضايی را میتوان جدا شدن گروهی از مردم از سايرين چه به صورت تمايلی و چه به صورت غيرتمايلی در بستر فضا دانست. اين پديده كه در ظاهر با عوامل كالبدی، اقتصادی، اجتماعی و ... در ارتباط است، در لایههای پنهان و عميقتر خود حامل معانی ذهنی، احساسات تعلق، گفتمانهای فرهنگی و مرزهای نامرئیِ اجتماعی بين محلات است. تبريز نيز به عنوان يكی از كلانشهرهای مهم ايران، با الگويی از جدايیگزينی فضايی روبهرو است كه صرفاً با تحليلهای كمی و مدلهای رايج قابل شناسايی و تبيين نيست. جدايیگزينی در اين شهر نه فقط در قالب مسائل كالبدی و فاصلههای جغرافيايی، بلكه در بستر گفتمانهای ساكنان، ترجيحات فضايی، تصورات ذهنی و تمايزهای اجتماعی-فرهنگی بازتوليد میشود.
اين پژوهش درصدد بررسی ادبيات موجود در زمينۀ جدايیگزينی فضايی بوده و اهداف زير را دنبال میكند:
الف) بررسی جدايیگزينی فضايی در تجربيات روزمره، ادراكات، انگارهها و گفتمانهای ساكنان در شهر تبريز؛
ب) كشف مولفههای پنهان و ذهنی جدايیگزينی فضايی در شهر تبريز؛
ج) تبيين مولفهها و ساز و كارهای پنهان در جهت تعديل جدايیگزينی فضايی در شهر تبریز.
در بخش ادبيات و مبانی نظری پژوهش، از روش اسنادی و كتابخانهای به جمعآوری موضوعات و نظريهها پرداخته میشود. برای تجزيه و تحليل ابعاد پنهان جدايیگزينی فضايی، دادهها به صورت مردمنگارانه با پيمايش ميدانی و مصاحبه عميق گردآوری شده و در قالب گراندد تئوری تبيين میگردد.
مجری این طرح، رضا خیرالدین بوده و این طرح با اعتبار 198 میلیون تومان در مدت زمان ۶ ماه انجام میشود.
نظارت این طرح نیز برعهده صمد صباغ دهخوارقانی و احد ابراهیمپور خواهد بود.
نظرات (0)